الان كه دارم اين متنو مينويسم دارم گريه ميكنم
زنگ زدم به پويا دلم برا صداش لك زده بود
بهش گفتم اگه دوسم نداشتيچرا وقتي پيشم ميخوابيدي ميگفتي دوست دارم؟
چرا با عشقم بازي كردي
من هرزه نيستم عاشقت بودم كه بات خوابيدم
بفهم عوضي بفهم
هرزه اونه كه با همه ميخوابه و بعدش به همشون ميگه خراب
بهم گفت تو خراب بودي كه به من دادي عشقو اين حرفاتم همش كشكه
خدايا هر كاري باهام كردو سر خواهراش بيار
نميبخشت پويا يا خودمو ميكشم يا تورو
من هرزه نيستم دارم ميميرم طاقت همه چيزو دارم جز اين حرف
منم بهش گفتم پس تو هم خيلي لاشي كه ميري ميكني كوني لاشي
الان چيكار كنم؟
دارم ديوونه ميشم
نظرات شما عزیزان:
ali 
ساعت16:15---8 خرداد 1392
سلام عزيزم خوبي.ناراحت نباش عيبي نداره فقط تا چند سال ديگه صبر كن اين موضوعم فراموش كن.ولي چند سال ديگه خوب حالشو بگير
meysam 
ساعت11:26---5 اسفند 1391
salam. khobi?
ye sar be ma bezan khoshhal misham
http://zendoni.loxblog.com
عکسام تو وبلاگم هست.
arezoooo 
ساعت14:46---4 اسفند 1391
واقعا درکت میکنم چون منم حالتو داشتم عزیزم....
میفهمم
|